یکشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۵ - ۰۸:۵۱
۰ نفر

همشهری دو - محمد سرابی: قدیمی‌ها برای هر نوع درد دست و پا توصیه می‌کنند که «گرم نگهش دار!» برای درد سر و شکم و گوش هم همین را توصیه می‌کنند.

گاز

 كلا «گرم‌كردن» يك توصيه كلي براي بيشتر درد‌هاست. اگر استخوان‌هاي دست درد مي‌كند بايد آنها را با پارچه درازي بست و گرم نگه داشت. اگر زانو ضعيف شده و موقع راه رفتن لق مي‌زند بايد با پارچه بزرگ‌تري آن را بست. پارچه‌هاي خيلي بزرگ براي بستن كمر و كليه استفاده مي‌شود تا كاملا گرم بمانند. حتي در تابستان هم گرما يك راه‌حل درماني بود. اين درمان گرمامحور براي نسل‌هاي جديد عجيب است اما كساني كه دوران گذشته را تجربه كرده باشند، مي‌دانند كه در زمان‌هاي نه چندان دور «سرما» بيشتر و زيان‌رسان‌تر بود. تا همين 3دهه قبل، هم هوا سردتر بود و هم امكانات گرم‌كردن به اندازه امروز نبودند. وقتي باز هم عقب‌تر برويم به موقعي مي‌رسيم كه از هيچ راهي نمي‌شد خانه را گرم كرد و تنها راه، پيچيدن در لباس‌هاي پشمي و خزيدن زير كرسي بود. با همه اين كار‌ها، سرما باز هم از درز در و پنجره نفوذ مي‌كرد و از ميان لباس‌ها رد مي‌شد.

وقتي سريال‌ساز‌هاي تلويزيوني مي‌خواهند صحنه‌اي از سال‌هاي جنگ را در يك خيابان فيلمبرداري كنند بايد مراقب باشند كه «علمك گاز» در كادر دوربين نباشد. تصوير علمك گاز براي همه ما ايراني‌ها نشانه‌اي واضح از سال‌هاي 70 است؛ زماني كه شبكه لوله‌كشي گاز خانگي ساخته شد و پياده‌رو‌هاي شهر‌ها را با انواع وسايل حفاري كردند تا لوله‌هاي گاز را به خانه‌ها برسانند. از موقعي كه اين شبكه ساخته و جريان دائم گاز برقرار شد ديد شهرنشين‌ها به سرماي زمستاني تغيير كرد. با نفت هيچ وقت نمي‌شد تمام يك خانه را گرم نگه داشت. البته اين كار شدني بود ولي هر خانواده بايد نفت زيادي مصرف مي‌كرد و براي هر اتاق يكي دوتا بخاري روشن مي‌كرد تا بتواند همه هواي درون اتاق را گرم كند. با وجود همه نفت‌سوزاندن‌ها باز هم اتاق يكدست گرم نمي‌شد و اعضاي خانواده دور بخاري حلقه مي‌زدند. گازوئيل و شوفاژ خانه هم راه‌حل بدي نبود اما مشكلات خودش را داشت. گاز طبيعي اين شيوه زندگي را عوض كرد. هم تميز‌تر بود و هم مشكل حمل‌ونقل و پر كردن و خالي كردن منبع را نداشت. گاز استخراج شده از زمين آنقدر قدرتمند بود كه همه خانه و مغازه و باشگاه و كارخانه با آن گرم شود. گاز ارزان و ظاهرا هميشگي، نعمتي بود كه به جنگ سرماي زمستان رفت.

همان موقع زمستان هم قسمتي از توانش را از دست داد و برف‌هاي سنگين و يخبندان‌هاي ماندگار، كمتر و كمتر شدند. ما خانه‌هايمان را گرم‌تر كرديم و لباس‌هاي زمستاني‌اي را كه مي‌پوشيديم كنار گذاشتيم اما مي‌دانيم كه گاز «تمام‌نشدني» نيست. از منابع زيرزميني ما و بقيه نقاط جهان همچنان گاز بيرون مي‌زند اما اين سوخت اگر بي‌انتها نباشد، حداقل قيمتي و ارزشمند كه هست؛ و همين نشان مي‌دهد در حال مصرف كردن يك سرمايه بزرگ هستيم؛ سرمايه‌اي كه اگر قدر و قيمتش را ندانيم ممكن است ديگر به اندازه امروز در دسترس نباشد و همين زمستان‌هاي ضعيف دوباره ما را مجبور كنند كه «گرم بپوشيم».

کد خبر 358088

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha